«مدام میکوشم چیزی بیانناشدنی را بیان کنم، چیزی توضیحناپذیر را توضیح بدهم، از چیزی بگویم که در استخوانها دارم، چیزی که فقط در استخوانها تجربهپذیر است. چهبسا این چیز در اصل همان ترسیست که گاهی دربارهاش گفتوگو شد، ولی ترسی تسرییافته به همهچیز، ترس از بزرگترین و کوچکترین، ترس، ترسی شدید از به زبان آوردن یک حرف. البته شاید ان ترس فقط ترس نیست، شاید چیزیست فراتر از هرچه که موجب ترس میشود.»
کافکا، نامههایی به میلنا، نوامبر 1920
کافکا، نامههایی به میلنا، نوامبر 1920
نظرات کاربران
فاقد نظر کاربران